در مطالعات قبلی با روشهای تحقیقی که معمولاً درزمینهٔ UX استفاده میشود آشنا شدهاید. باوجود بسیاری از روشهای مختلف برای انتخاب، ممکن است دشوار باشد که بدانید از کدام روش استفاده کنید. در ادامه، مزایا و معایب روشهای تحقیق، مانند تحقیقات ثانویه، مصاحبهها، نظرسنجیها و مطالعات قابلیت استفاده را مرور میکنیم. همچنین در مورد اینکه چرا ممکن است بخواهید یک روش را بر روش دیگر ترجیح دهید بحث خواهیم کرد.
همانطور که قبلاً گفتیم، روش تحقیقی که انتخاب میکنیم بستگی به سؤالی دارد که سعی میکنیم به آن پاسخ دهیم. اگر در ابتدای کار یک پروژه هستیم، ممکن است از تحقیقات ثانویه برای اطلاع از آمار، حقایق و ارقام موجود در مورد کاربران استفاده کنیم. برای مثال، تصور کنید که در حال طراحی یک برنامه بودجهبندی هستید.
ممکن است بخواهید پیشینه 20 ساله هزینههای افراد را مرور کنید. یا ممکن است بخواهید بیاموزید که این بزرگسالان پول خود را صرف چه چیزی میکنند. بهاحتمالزیاد، یک مطالعه معتبر در این مورد از قبل وجود دارد. پیدا کردن یکی از آنها میتواند در وقت و هزینه گروه شما صرفهجویی کند. بهعلاوه، چرا کاری را که قبلاً انجامشده است را دوباره تکرار کنید؟ نکته جالب دیگر در مورد تحقیقات ثانویه این است که فوراً قابلدسترسی است. معمولاً تنها چیزی که نیاز دارید یک اتصال خوب اینترنت است. آخرین دلیل، تحقیقات ثانویه را میتوانید بعنوان پشتیبانی برای تحقیقات اولیه استفاده کنید. اگر کاربران در حین مصاحبه چیزی را ذکر کردند، ممکن است بخواهید از تحقیقات ثانویه برای تایید آن استفاده کنید. اما برای تحقیقات ثانویه اشکالاتی نیز وجود دارد. تحقیقات ثانویه به شما اجازه نمیدهد کاربران را در حال تعامل با برنامه بودجهبندی مشاهده کنید. بنابراین بازخوردی در مورد احساس کاربران در مورد محصول نخواهید داشت. حالا، اجازه دهید در مورد مصاحبه صحبت کنیم. مصاحبهها به شما این امکان را میدهند که بفهمید کاربران به چه فکر میکنند و چرا.
در طول مصاحبهها، فرصتی برای پرسیدن سؤالات بعدی و درک واقعی تجربه کاربر نیز وجود دارد. اشکال اصلی این است که مصاحبهها زمان و هزینه زیادی میطلبد. این بدان معناست که شما یک نمونه با حجم کوچک خواهید داشت، که هنگام عرضه یک محصول جدید میتواند خطرناک باشد.
راه بعدی نظرسنجی است. همانطور که قبلاً یاد گرفتیم، نظرسنجی به ما امکان میدهد از حجم نمونه بزرگتری از کاربران بازخورد بگیریم. مزایای دیگر نظرسنجیها این است که سریع و ارزان هستند. شما میتوانید دیدگاههای بسیاری از کاربران را خیلی سریع بشنوید. یکی از اشکالات بزرگ استفاده از نظرسنجیها این است که بازخورد کاربران محدود است. سؤالات نظرسنجی اجازه بازخورد عمیق را نمیدهد.
درنهایت، بیایید در مورد مطالعه قابلیت استفاده فکر کنیم. مطالعات قابلیت استفاده به ما امکان میدهد تعامل دست اول کاربر با محصول را مشاهده کنیم. طرحهای ما برای خودمان منطقی است زیرا کسانی هستیم که آنها را ایجاد کردهایم. اما این تضمین نمیکند که آنها برای هر کاربری منطقی باشند. مطالعات قابلیت استفاده مانع استفاده از مفروضات ما بجای تجربه واقعی کاربر میشود. علاوه بر این، مطالعات قابلیت استفاده به کاربر اجازه میدهد تا بازخورد عمیقی ارائه دهد.
اشکال در مطالعات قابلیت استفاده این است که آنها فقط یک چیز را اندازهگیری میکنند: نحوه استفاده آسان از محصول. یکی دیگر از اشکالات مطالعات قابلیت استفاده این است که آنها گران هستند، زیرا باید کاربران را به آزمایشگاه آورد و هزینه حضور آنها را جبران کرد. سرانجام، نحوه تعامل یک کاربر با محصول شما در محیط آزمایشگاه با نحوه استفاده از آن در زندگی واقعی متفاوت است. بسیار خوب، در حال حاضر شما یک درک اساسی از مزایا و معایب چهار روش رایج تحقیق کاربران دارید. در مرحله بعد، به موضوعی دیگر خواهیم پرداخت و با تعصبات و سوگیری در تحقیقات UX آشنا می شویم.