الیزابت مارگولیس (2013)، مدیر آزمایشگاه شناخت موسیقی در دانشگاه آرکانزاس، نشان داد که قسمتهای عاطفی مغز هنگامی که افراد به یک موسیقی آشنا گوش میدهند، حتی اگر آن را دوست نداشته باشند، فعالتر هستند.
همه ما این تجربه را داشتهایم که با شنیدن یک آهنگ، خاطرهای از گذشته را به یاد آوریم.
تحقیقات در مورد موسیقی و حافظه نشان میدهد که برخی از آهنگها و یا حتی کلمات یک آهنگ، باعث تحریک نورونهای خاص حافظه میشود. موسیقی نسبت به سایر محرکهای حسی، مناطق بیشتری در مغز را فعال میکند.
این اثر آنقدر قوی است که اکنون تبدیل به درمانی برای بیماران مبتلا به زوال عقل شده است. هنگامی که یک موسیقی از دوران گذشته و جوانی آنها برایشان پخش میشود، آنها نه تنها از آن لذت میبرند، بلکه باعث تحریک هوشیاری و به یادآوری خاطراتی نیز میشود.
برای اطلاعات بیشتر در مورد موسیقی، خاطرات و زوال عقل، این کلیپ را از مستند «زنده از درون» مشاهده کنید.
الیزابت مارگولیس (2013)، مدیر آزمایشگاه شناخت موسیقی در دانشگاه آرکانزاس، نشان داد که قسمتهای عاطفی مغز هنگامی که افراد به یک موسیقی آشنا گوش میدهند، حتی اگر آن را دوست نداشته باشند، فعالتر هستند.
گوش دادن به موسیقی میتواند گاهی اوقات در عرض چند ثانیه روحیه افراد را تغییر دهد. افزودن موسیقی به یک فیلم، تبلیغات یا برنامه تلویزیونی میتواند تأثیر عاطفی قطعه را تغییر داده و همچنین رفتار افراد را تغییر دهد.
اگر میخواهید افراد را به سمت فعالیتی سوق دهید، موسیقی را به پیام خود اضافه کنید.
مونا لیزا چاندا (2013) 400 مطالعه را مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت که موسیقی باعث تحریک سیستم ایمنی بدن میشود و در بعضی مواقع موثرتر از داروهای ضد اضطراب است.
دانیل آبرامز (2013) دریافت که فعالیت مغز در بین افرادی که به یک موسیقی یکسان گوش میدهند، همگام میشود. او در مناطقی که حرکت، توجه، برنامه ریزی و حافظه را کنترل میکنند، حتی وقتی افراد در حال نشسته به موسیقی گوش میدادند، فعالیت های مغز را مشاهده کرد.
بیورن ویکف (2013) ضربان قلب افرادی که در یک گروه کر با هم آواز میخوانند مورد مطالعه قرار داد. ضربان قلب همه افراد مورد مطالعه در زمان همخوانی شروع به همگام سازی کرد. در این تحقیق ریتم آهسته و ساخت یافته بیشترین تأثیر را داشت و همچنین باعث کند شدن ضربان قلب همه میشد.