آخرین تحقیقات درزمینهٔ پردازش ذهنی ناخودآگاه، نشان میدهد که افراد در هر ثانیه،40 میلیارد ورودی از حواس چندگانه
دریافت میکنند و در هر بار به 40 موردتوجه و آگاهی دارند. آیا این به این معنی نیست که ما در یکزمان میتوانیم بیش از
چهار چیز
را به یاد داشته باشیم؟ هنگامیکه یک ورودی حسی را دریافت میکنید (بهعنوانمثال یکصدا، احساس باد روی پوست شما، سنگی
که در
مقابل شما است)، درک میکنید که چیزی وجود دارد. لازم نیست که آن چیز را به یاد داشته باشید و یا با آن چیز کاری انجام
دهید. درک آگاهانه 40 چیز متفاوت است از پردازش آگاهانه 40 بیت اطلاعات. منابع ذهنی زیادی برای فکر کردن، یادآوری،
پردازش، تعریف مجدد و رمزگذاری اطلاعات صرف میشود.
حافظه بهآسانی مختل میشود
تصور کنید که شما به یک سخنرانی در یک اجلاس گوش میدهید. هنگامیکه ارائه تمام میشود، شما دوست خود را در لابی هتل
ملاقات میکنید. او میپرسد «سخنرانی درباره چه بود؟» شما بیشتر آنچه را به یاد میآورید که در پایان گفتگو دیده و
شنیدهاید. این اثر
«اثر تأخری» نامیده میشود.
اگر تلفن شما در طول حضور در یک سخنرانی، ویبره کند و شما جهت پیام دادن به تماسگیرنده، برای یک دقیقه گوش دادن را
متوقف کنید، آنگاه بهاحتمالزیاد شروع ارائه را به خاطر میآورید
و پایان آن را فراموش خواهید کرد. این اثر «اثر تقدمی» نامیده میشود.
حقایقی جالب در مورد حافظه
شما میتوانید اسم اشیاء واقعی (جدول، صندلی، در فارسی اسم ذات) را در حافظه بلندمدت راحتتر از کلمات انتزاعی
(عدالت، دموکراسی) ذخیره
کنید.
هنگامیکه غمگین هستید، خاطرات غمناک را به یاد میآورید.
شما خاطرات زیادی مربوط به قبل از سهسالگی را نمیتوانید به یاد داشته باشید.
شما میتوانید چیزهایی را که میبینید (حافظه تصویری) را بهتر از کلمات یادآوری کنید.
افراد میخوابند و رؤیا میبینند، تا بتوانند به یادآورند
برخی از بزرگترین یافتههای تحقیقاتی بهوسیله یک پیشامد اتفاق میافتند. در سال 1991 متی ویلسون متخصص علم
عصبشناسی، در حال انجام
آزمون فعالیت مغزی در موشها بود. یک روز او بهطور تصادفی موشهایی را که بهمنظور ثبت فعالیت مغزیشان استفاده میکرد،
به همان صورت که به تجهیزات متصل بودند، رها کرد و از آزمایشگاه خارج شد. بعد از مدتی درنهایت موشها به خواب رفتند.
او درنهایت متوجه شد که فعالیت مغزی موشها در حال خواب و در حال بیداری و جستجو در هزار راه تقریباً یکسان است.
دیون ج و ویلسون (2007) یک سری از تحقیقات را برای مطالعه بیشتر این آزمایش آغاز کردند. آزمایشها، آنها را
به یک نظریه هدایت کرد و آن این بود: نهفقط در مورد موش، بلکه انسانها نیز اینگونه هستند. زمانی که افراد به
خواب میروند و یک رؤیا را تجربه
میکنند، آنها در حال بازسازی و تثبیت تجربیاتشان در طول روز هستند. حتی بهطور خاص، آنها خاطرات جدیدی را تشکیل
میدهند و
ارتباطات جدیدی را از اطلاعاتی که در طول روز پردازش کردهاند، میسازند. مغز آنها تصمیم میگیرند چه چیزی را به
خاطر
بسپارند و چه چیزی را فراموش کنند.
چرا به یادآوردن قافیهها آسانتر است
واجشناسی (آواشناسی کلمات) میتواند به بازیابی اطلاعات کمک کند. قبل از اینکه زبان نوشتاری وجود داشته باشد،
داستانها بهصورت آثار
مسجع و آهنگین حفظشده و بازگو میشدند. به یادآوری یک بیت از یک شعر، بهراحتی بیت بعدی را به یاد میآورد.
بهعنوانمثال،
ممکن است یاد گرفته باشید: «سیروزه روزهای سپتامبر، آوریل، ژوئن و نوامبر.» اینیک نمونه از کدگذاری آهنگین است.