آیا این تابهحال برای شما اتفاق افتاده است؟ شما برای دیدن دوستان سفر میکنید. دو ساعت طول میکشد تا به آنجا برسید و دو ساعت وقت میبرد تا برگردید، اما سفر بسیار طولانیتر به نظر میرسد.
در کتاب جالبی، «پارادوکس زمان» (2009)، فیلیپ زیمبوردو و جان بوید، بحث میکنند که چگونه تجربه ما از زمان نسبی است، نه مطلق. درست مثل توهمهای بصری، توهمهای زمانی وجود دارد. زیمبوردو در تحقیقاتش نشان میدهد که هرچقدر پردازش ذهنی بیشتری انجام دهید، فکر میکنید که زمان بیشتری سپریشده است. در رابطه با افشای گامبهگام که قبلاً در این فصل بحث شده است، اگر افراد مجبور به توقف و فکر کردن در هر مرحله از کار باشند، احساس میکنند که این کار زیاد طول میکشد. پردازش ذهنی باعث میشود مقدار زمان به نظر طولانیتر برسد.
ادراک زمان و واکنش شما نسبت به آن بسیار تحت تأثیر قابل پیشبینی و انتظار بودن است. فرض کنید شما ویدیویی را در رایانه خود ویرایش میکنید. شما فقط بر روی دکمهای کلیک میکنید تا فایلی را بر اساس ویرایشهایتان بسازید. مدتزمان تولید ویدیو از چه مدتزمانی بیشتر شود، شما ناامید و سرگردان خواهید شد؟ اگر شما این کار را اغلب انجام میدهید و معمولاً 3 دقیقه طول میکشد، پس 3 دقیقه طولانی به نظر نمیرسد. اگر یک نوار شاخص پیشرفت وجود دارد، پس شما میدانید چقدر باید منتظر بمانید. شما میروید و یک فنجان قهوه برای خود میریزید و برمیگردید؛ اما اگر این کار گاهی اوقات 30 ثانیه طول میکشد و گاهی اوقات 5 دقیقه و شما نمیدانید این دفعه کدامیک از این زمانها است، اگر 3 دقیقه طول بکشد، بسیار ناامید خواهید شد. سه دقیقه بسیار طولانیتر ازآنچه که معمول است به نظر میرسد.
در تحقیقات «سامری نیکوکار» توسط جان دارلی و سی. بتسون (1973)، از دانشجویان معارف پرینستون خواسته شد سخنرانی در مورد مشاغل و یا داستان سامری نیکوکار را برای فارغالتحصیلان دانشگاهی آماده کنند. داستان در مورد چند مرد روحانی ادیان مختلف است که از کنار فرد نیازمندی میگذرند، اما برای کمک به او متوقف نمیشود. سامری وقتی به فرد نیازمند میرسد، متوقف میشود و به او کمک میکند. در این تحقیق، از دانشجویان معارف خواستهشده بود تا سخنرانی خود را آماده کنند و سپس به آنها گفته شد که به یک ساختمان در سمت دیگر محوطه بروند و سخنرانی خود را انجام دهند. آزمایشگر به شرکتکنندگان بسته به اینکه آیا آنها در دستههای بدون عجله و کم شتاب، عجله معقول و متعادل؛ و باعجله بودند، دستورالعملهای مختلف میدهد:
سپس به هرکدام از دانش آموزان یک کارت 3 × 5 دادند که حاوی اطلاعاتی بود در مورد مسیر و جایی که باید بروند. نقشه مسیر آنها را از کنار کسی عبور میداد که بخشی از آزمایش بود و این شخص در محوطه به آشفتگی راه میرفت و سرفه و ناله میکرد. سؤال این بود که چند نفر از افراد متوقفشده و کمک میکنند؟ آیا مهم است که آنها در حال آماده شدن چه سخنرانی باشند؟ آیا مهم است که چه دستورالعملهایی به آنها داده شود یا اینکه عجله داشته باشند یا نه؟
چند درصد از افراد برای کمک به متوقف شدند؟
محتوای سخنرانی شرکتکنندگان (سخنرانی با موضوع شغل در مقابل داستان سامری نیکوکار) اختلاف قابلتوجهی در مورد اینکه آیا آنها برای کمک متوقف میشوند، نداشت، اما مقدار عجله آنها، در درصد توقف و کمک کردن این افراد مؤثر بود.
ده سال پیش اگر 20 ثانیه برای بارگذاری یک وبسایت طول میکشید، خیلی درباره آن فکر نمیکردیم؛ اما این روزها اگر زمان بارگذاری بیش از 3 ثانیه طول بکشد، صبر ما تمام میشود. وبسایتی که بهطور مرتب به آنجا سر میزنم 12 ثانیه برای بارگذاری طول میکشد که بهاندازه ابدیت به نظر میرسد.
رائو (2001) از تصاویر fMRI جهت اسکن مغز استفاده کرد تا نشان دهد دو ناحیه است که اطلاعات مربوط به زمان را پردازش میکنند: گانگلیون های پایه (در عمق مغز، آنجا که دوپامین ذخیره میشود) و لوب پاریتال (در سطح سمت راست مغز). همچنین برخی از عملکردهای زمان در هر یک از سلول بدن قرارگرفتهاند.