49 برای اینکه افراد به چیزی توجه کنند، در ابتدا باید آن را درک کنند

برای اینکه به چیزی توجه کنید، باید بتوانید آن را حس و درک کنید. در اینجا چند نمونه از میزان حساسیت حواس شما آمده است:

تئوری تشخیص سیگنال

اگر شما نمی‌توانید ساعت خود را پیدا کنید و سعی می‌کنید بفهمید آن‌ها کجا گذاشته‌اید، درصورتی‌که در فاصله 6 متری از آن باشید، صدای تیک‌تیک آن را می‌شنوید؛ اما اگر شما به دنبال ساعت خود نباشید چه؟ اگر در فکر ساعت خود نباشید و در عوض به این فکر می‌کنید که چه چیزی برای شام بپزید، در آن صورت ممکن است حتی متوجه نشوید که یک ساعت مچی در اطراف شما وجود دارد.

تشخیص چیزی لزوماً ساده نیست. حواس شما ممکن است یک محرک را درک کند، اما این بدان معنا نیست که شما به آن توجه داشته باشید.

میزان حساسیت و تأثیر

تصور کنید که منتظر کسی هستید که بیاید و شمارا سوار کند. او دیر کرده است و شما به تصور اینکه صدای ماشینی را در خیابان شنیده‌اید، به سمت درب حرکت می‌کنید، حتی اگر ماشینی ازآنجا عبور نکند.

این‌که آیا چیزی را درک می‌کنید یا نه به عواملی بیشتر از وجود محرک نیاز دارد. در حقیقت، گاهی اوقات محرک وجود دارد و شما آن را از دست می‌دهید و گاهی اوقات وجود ندارد و شما فکر می‌کنید که آن را می‌شنوید یا می‌بینید.

دانشمندان این نظریه را «تشخیص سیگنال» می‌خوانند. همان‌طور که در شکل 49.1 نشان داده‌شده است، چهار  خروجی ممکن وجود دارد.

این نظریه فقط یک ایده مفهومی نیست. مواردی واقعی وجود دارد که محققان تشخیص سیگنال بر روی آن تحقیق می‌کنند. به‌عنوان‌مثال، یک رادیولوژیست که هرروز به ده‌ها تصویر پزشکی نگاه می‌کند. رادیولوژیست باید یک لکه کوچک بر روی تصویر  را تشخیص دهد و تصمیم بگیرد که آیا آن نشانه سرطان است و یا نه. اگر لکه را  سرطان تشخیص دهد هنگامی‌که چیزی در آن نقطه وجود ندارد (هشدار اشتباه)، بیمار ممکن است تحت عمل جراحی، پرتودرمانی و شیمی‌درمانی قرار گیرد، زمانی که ضرورتی برای انجام آن وجود ندارد. از سوی دیگر، اگر او نقطه‌ای سرطانی که درواقع وجود داشته را تشخیص ندهد، به خاطر اینکه درمان در دوره ابتدایی بیماری انجام‌نشده است، بیمار ممکن است بمیرد. روانشناسان شرایط مختلفی را مطالعه می‌کنند که باعث می‌شود افراد به‌درستی سیگنال‌ها را تشخیص دهند.

شکل 49.1 تئوری تشخیص سیگنال

چگونگی اعمال نظریه تشخیص سیگنال

بگذارید فرض کنیم شما یک سیستم جدید برای کنترل ترافیک هواپیما طراحی کرده‌اید تا ببینید که چند هواپیما در فضای هوایی در نزدیکی یکدیگر در حال پروازند. شما نمی‌خواهید موردی را از دست بدهید، بنابراین سطح سیگنال را افزایش می‌دهید (استفاده از چراغ‌های روشن‌تر، صداهای بلندتر) تا مطمئن شوید که کنترل‌کننده سیگنال را از دست ندهد. اگر شما این صفحه را برای نمایش نتایج اشعه ایکس به رادیولوژیست طراحی می‌کردید، کمی سطح سیگنال را برای جلوگیری از هشدارهای اشتباه  کم می‌کردید.

5افراد چگونه توجه خود را متمرکز می‌کنند