در کتاب «طراحی عصبی: چه چیز آنها را مجبور به کلیک میکند؟» درباره نقش «مغز قدیمی» در بررسی محیط برای پیدا کردن عوامل خطرناک صحبت کردهام. این همچنین بدان معنا است که مغز قدیمی بهطور ناخودآگاه به دنبال چیزهای جدید و غیرمعمول نیز میگردد.
تحقیق گریگوری برنز (۲۰۰۱) نشان داد که مغز انسان نهتنها به دنبال غیرمنتظرهها میگردد، بلکه اشتیاق زیادی برای آن دارد.
برنز از دستگاهی تحت کنترل کامپیوتر استفاده کرد تا آب یا آبمیوه را به دهان افراد پرتاب کند درحالیکه مغز آنها توسط دستگاه FMRI اسکن میشد. گاهی اوقات شرکتکنندگان میتوانستند زمان دریافت مایع را پیشبینی کنند اما گاهی اوقات غیرقابلپیشبینی بود. محققان فکر میکردند که شاهد فعالیتهایی مبتنی بر علاقه افراد خواهند بود. بهعنوانمثال اگر شرکتکنندهای آبمیوه دوست دارد پس فعالیتهایی در نوکلئوس اکومبنس، بخشی از مغز که در زمان تجارب لذتبخش فعال میشود، صورت میگیرد.
بااینحال خلاف این تصور اتفاق افتاد. بیشترین فعالیت نوکلئوس اکومبنس وقتی بود که زمان دریافت مايع غیرمنتظره بود. این سورپرایز بود که باعث این فعالیت شد و به مایع موردعلاقه ربطی نداشت.
همه سورپرایزها یکسان نیستند. هنگامیکه به خانه آمده و چراغ را روشن کنید و دوستانتان فریاد میزنند: «سورپرایز؟» چون سورپرایز مهمانی تولد شماست، با سورپرایزی که به خانه آمده و دزدی را در خانه خود ببینید فرق دارد.
مارینا بیلووا (۲۰۰۷) و تیم او تحقیق کردند که آیا مغز این دو نوع سورپرایز متفاوت را در بخشهای مختلفی پردازش میکند.
این محققان برروی آمیگدال میمون(بخشی از مغز که به پردازش احساسات میپردازد) تحقیق کردند و فعالیت الکتریکی نورونها در آمیگدال را در پژوهشهای خود ثبت نمودند. آنها از نوشیدنی آب (دلپذیر)، در مقابل فوت بهصورت (که میمونها دوست ندارند)، استفاده کردند.
آنها فهمیدند که برخی نورونها به آب و برخی به فوت واکنش نشان میدهند اما نورون خاصی بود که به هیچیک واکنش نمیداد.