وقتی وارد یک هتل، خانه، ساختمان اداری، موزه، گالری هنری و یا هر جای دیگری میشوید که نقاشی و یا عکسی روی دیوار آویزان است، احتمال دارد آن عکس مشابه شکل 78.1 باشد.
طبق نظر دنیس داتون، فیلسوف و نویسنده کتاب «غریزهی هنر: زیبایی، شعف و تکامل انسان»؛ شما اغلب این نوع تصاویر را میبینید چون بهواسطه تکامل در دوران پلیستوسن به سمت این تصاویر کشیده میشوید. میتوانید صحبتهای داتون را در TED مشاهده کنید. داتون اشاره میکند که صحنههای چشمانداز متداول شامل تپهها، آب و درختان که در صورت آمدن شکارچی برای مخفی شدن مناسب است، پرندگان، حیوانات و یا جادهای از درون این صحنهها است. این چشماندازی ایدئال برای انسان است که شامل حفاظت، آب و غذا میشود. نظريه داتون در مورد زیبایی این است که تکامل تدریجی ما منجر به ایجاد حس نیاز به انواع خاصی از زیبایی در زندگی ما شده، همین موضوع ما را به سمت چیزهایی مانند این مناظر میکشد که به بقای ما بهعنوان یکگونه کمک کردهاند. او عنوان میکند که همه فرهنگها برای آثار هنری مرتبط با این مناظر ارزش قائل هستند، حتی افرادی که هرگز در آن منطقه جغرافیایی زندگی نکردهاند.
مارک برمن (۲۰۰۸) و گروهی از محققان در ابتدا از شرکتکنندگان خواستند که ارقام را بطور معکوس بشمارند تا توانایی آنها در تمرکز توجه را ارزیابی کنند. در ادامه از آنها خواستند کاری انجام دهند که توجه ارادی را خسته میکرد. سپس از برخی خواسته شد به مرکز شهر «آن آربور» در میشیگان بروند و از برخی دیگر خواستند که به باغ گیاهشناسی این شهر بروند که درخت و چمن زیادی داشت که به عبارتی یک منظره طبیعت بود. پس از پیادهروی، شرکتکنندگان مجدداً کار شمارش معکوس ارقام را انجام دادند. نمرات افرادی که به باغ گیاهشناسی رفته بودند بالاتر بود. استفان کاپلان (یکی از محققان)، این کار را درمان «ترمیم توجه» نامید.
راجر اولریک (۱۹۸۴) متوجه شد بیمارانی که پنجره اتاقشان در بیمارستان رو به مناظر طبیعی بود، زمان کوتاهتری بستری بوده و داروهای مسکن کمتری نسبت به بیمارانی که اتاق آنها رو به یک دیوار آجری بود نیاز داشتند.
پیتر کان (۲۰۰۹) و گروهش، صحنههای طبیعت در محل کار را موردبررسی قراردادند. یک گروه از شرکتکنندگان در دفتر کارشان نزدیک به پنجرهای شیشهای مینشستند که مشرفبه مناظر طبیعی بود. گروه دوم شاهد صحنههای مشابه بودند اما نه طریق پنجره، بلکه با تماشای فیلمی که مناظر بیرون را نشان میداد. گروه سوم نزدیک یک دیوار خالی مینشستند. این محققان برای نظارت بر میزان استرس، اطلاعات ضربان قلب شرکتکنندگان را در اختیار داشتند.
افرادی که شاهد صحنههای ویدئویی بودند گفتند که احساس بهتری دارند اما ضربان قلب آنها با افرادی که کنار دیوار نشسته بودند تفاوتی نداشت. افرادی که در مقابل پنجره شیشهای بودند سالمترین ریتم ضربان قلب را داشتند و بهتر میتوانستند از حالت استرس خارج شوند.