اگر من از شما بخواهم به یاد بیاورید هنگامیکه خبر اتفاق 11 سپتامبر 2001 را شنیدید، در کجا بودید و چه میکردید؛ شانس بسیار زیادی وجود دارد که بتوانید در مورد آن روز، با جزئیات زیاد برای من صحبت کنید. اگر شما در ایالاتمتحده زندگی میکنید و در آن تاریخ ده سال و یا بیشتر سن داشتید، احتمالاً حافظه شما شامل جزئیاتی از نحوه باخبر شدن از حملات، افرادی که با شما بودید و آنچه در آن روز انجام دادید، است؛ اما تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از خاطرات شما، شاید حتی بیشتر آن، اشتباه است.
یادآوری حوادث دردناک و دراماتیک با جزئیات دقیق «خاطره آذرخش گونه» نامیده میشود. احساسات در آمیگدالا پردازش میشوند که بسیار نزدیک به هیپوکامپ است که در ثبت و تبدیل اطلاعات به خاطرات طولانیمدت دخیل است؛ بنابراین برای روانشناسان جای تعجب ندارد که خاطرات عاطفی ممکن است بسیار قوی و بهوضوح به یاد آورده شوند.
اگرچه خاطرات آذرخش گونه واضح هستند، اما آنها نیز دارای اشتباهاند. در سال 1986 شاتل فضایی چلنجر منفجر شد. اگر آن رویداد را به خاطر بیاورید، احتمالاً آن را بهوضوح به یاد میآورید. روز بعدازاین رویداد غمانگیز، اولریک نایسر، استادی که خاطراتی مانند این را بررسی میکند، از دانشآموزانش خواست خاطرات خود را ازآنچه اتفاق افتاده، بنویسند. سه سال بعد او از آنها خواست تا خاطرات خود را درباره این رویداد، دوباره بنویسند (نایسر، 1992). بیش از 90 درصد گزارشهای دوم با گزارش اولیه متفاوت بود. نیمی از آنها در دوسوم از جزئیات نادرست بودند. به یکی از این اشخاص وقتی توضیحاتی را که سه سال پیش نوشته بود نشان دادند، گفت: «من میدانم که این دست خط من است، اما ممکن نیست که من این را نوشته باشم.» تحقیقات مشابهی در مورد افرادی با خاطراتی از حملات 11 سپتامبر انجامشده است که نتایج مشابهی داشته است.
منحنی فراموش کردن ایبینگهاوس نشان داد که خاطرات بهسرعت باگذشت زمان کمرنگ میشوند. ازآنجاییکه خاطرات آذرخش گونه بسیار زنده هستند، تصور عمومی این است که شاید آنها بهعنوان یک خاطره دیگر فراموش نمیشوند؛ اما مشخصشده است که آنها فراموش میشوند. وقتی درباره آن فکر میکنید شاید کمی نگرانکننده باشد. ازآنجاکه این خاطرات بسیار زنده هستند، ما تمایل داریم فکر کنیم که بیشتر آنها درست هستند؛ اما اشتباه میکنیم