ممکن است کمی اغراقآمیز باشد که بگوییم افراد ذاتاً تنبل هستند؛ اما تحقیقات به ما نشان میدهد که افراد برای انجام یک وظیفه، حداقل میزان کار ممکن را انجام میدهند.
در طول زمان تکامل، انسان متوجه شده است که اگر انرژی خود را حفظ کند، بیشتر زنده خواهد ماند. شما برای کسب منابع کافی (غذا، آب، رابطه جنسی، پناهگاه) انرژی کافی صرف میکنید، اما اگر کار و زمان بیشتری برای داشتن و نگهداری آن صرف کنید انرژی خود را تلفکردهاید. البته سؤال در مورد اینکه چقدر انرژی برای انجام کاری کافی است و اینکه آیا چیزهای کافی را در حال حاضر در اختیارداریم و چه مدت باید این کارها را ادامه دهیم (و غیره)، آزاردهنده است، اما اگر این سؤالات فلسفی را کنار بگذاریم، انسانها در اکثر اوقات، بر اساس اصلی به نام «بسنده بودن» یا رضایتمندی کار میکنند.
هربرت سایمون واژهای را ابداع کرد به نام «بسنده بودن». او از آن برای توصیف یک استراتژی تصمیمگیری استفاده میکند که در آن فرد تصمیم میگیرد بجای گزینه مطلوب گزینه مناسب را انتخاب کند. ایده «بسنده بودن» این است که هزینه تحلیل کامل تمام گزینهها نهتنها ارزش ندارد، بلکه در بیشتر اوقات غیرممکن است. به گفته سایمون، ما اغلب تواناییهای شناختی برای بررسی همه گزینهها را نداریم. بهاینترتیب، تصمیمگیری بر اساس «چه چیزی کار خواهد کرد» یا «چه چیزی کافی است» بهجای تلاش برای یافتن راهحل مطلوب یا کامل، منطقی است. اگر افراد بهجای بهینهسازی، به دنبال ایجاد حس بسنده بودن باشند، در طراحی وبسایتها، نرمافزار و سایر محصولات، تأثیرگذار خواهد بود.
استیو کروگ در کتاب خود «مرا مجبور به من فکر کردن نکن» (2005)، از ایده بسنده بودن برای رفتاری استفاده کرد که در زمان ورود کاربر به سایت مشاهده میشود. شما امیدوار هستید که بازدیدکننده کل صفحه را بخواند، اما همانطور که کروگ میگوید، «عملاً آنچه آنها در بیشتر اوقات انجام میدهند (اگر خوششانس باشیم) نگاهی اجمالی به هر صفحه، مرور برخی از متنها و کلیک کردن بر روی اولین لینکی که علاقه آنها را به خود جلب میکند یا بهطور مبهم شبیه چیزی است که آنها دنبالش هستند. معمولاً بخشهای زیادی از صفحه وجود دارد که حتی به آن نگاه نمیشود». کراگ معتقد است صفحات وب مشابه بیلبوردها هستند. شما باید فرض کنید که افراد تنها نگاهی سریع به آن میاندازند.
با در نظر داشتن این ایده، به چهار صفحه زیر از صفحات اصلی چند وبسایت دولتی در ایالاتمتحده نگاه کنید. تصور کنید که میخواهید به این ایالتها سفر کنید و به دنبال اطلاعات گردشگری هستید. هیچیک از صفحات را مطالعه نکنید، فقط نگاهی اجمالی به شکل 57.1، شکل 57.2، شکل 57.3 و شکل 57.4 بیندازید.
با یک نگاه سریع شما میتوانید احساس کنید که مرور وبسایتهای مین و تگزاس در مقایسه با بقیه زمان کمتری میخواهد. شما بر اساس تصوری که سایت در یک یا دو ثانیه اول به شما میدهد، در مورد سهولت استفاده از آن تصمیم میگیرید. وبسایتهای مین و تگزاس فضای سفید بیشتر و اندازه قلم بزرگتری دارند. بهعلاوه سایت تگزاس جستجو را به معنای واقعی کلمه در جلو و مرکز توجه قرار داده است. این عوامل باعث شده وبسایت برای پیدا کردن اطلاعاتی است که دنبال آن هستید، بهاندازه کافی مناسب باشد یا استفاده از آن آسان به نظر برسد. اولین تصورات در مورد رضایتمندی، در اینکه آیا شخصی در وبسایت باقی میماند تعیینکننده است.