بعد از ظهر یک روز جمعه، رئیس تان به شما زنگ می زند تا نارضایتی خود را از آخرین گزارش پروژه اعلام کند. این همان پروژه ای است که مکررا گفته بودید دچار مشکل شده و خواستید کارکنان بیشتری را به آن اختصاص دهد. احساس کردید همه هشدارهای شما را نادیده گرفته و حالا به شما می گوید این موضوع تاثیر بدی بر کار شما خواهد داشت و حتی ممکن است کار خود را از دست بدهید. در راه خانه جلوی یک فروشگاه مواد غذایی می ایستید. هراسان و غمگین هستند. همان غلات صبحانه همیشگی را می خرید یا چیز جدیدی را امتحان می کنید؟
براساس تحقیق مریک دی وریز (۲۰۱۰) از دانشگاه رادبود نیمیخن هلند، شما یک برند آشنا می خرید. پژوهش ها نشان میدهد وقتی افراد هراسان یا غمگین هستند چیزی را می خواهند که برایشان آشنا باشد. هنگامیکه حس شادی دارند و نسبت به چیزهای آشنا خیلی حساس نیستند، مایل به امتحان چیزهای جدید و متفاوت می باشند.
اشتیاق به چیزهای آشنا و ترجیح برندهای آشنا احتمالا به ترس بنیادی از دست دادن گره خورده است. در کتاب نورو وب دیزاین: چه عاملی افراد را مجبور به کلیک می کند؟ در مورد ترس از دست دادن صحبت کرده ام. وقتی افراد هراسان یا غمگین هستند، مغز قدیمی و مغز میانی (عاطفی) در حالت آماده باش می باشند. آنها باید از خود محافظت کنند و یک راه سریع برای این کار، رفتن به سمت چیزهای آشنا است. یک برند و لوگوی معروف آشنا هستند. بنابراین وقتی افراد هراسان یا غمگین هستند، به سمت برند و لوگوی آشنا می روند.
به نظر می رسد تاثیر بر حس و حال افراد بخصوص در کوتاه مدت (به عنوان مثال به اندازه ای که بتوانند از یک وب سایت خرید کنند) خیلی آسان باشد. در تحقیق مریک دی وریز، شرکت کنندگان ویدئوکلیپی از ماپت ها (برای تحریک حس وحال خوب) و کلیپی از فیلم فهرست شیندلر (برای تحریک حس و حال بد) تماشا کردند. افراد عنوان کردند که حس و حال آنها بعد از دیدن ماپتها بشدت بالا رفت و پس از فهرست شیندلر بشدت کاهش یافت. این تغییر احساسات در ادامه مطالعه پژوهش های بر اعمال آنها تاثیر گذاشت.