وارد هر ساختمان اداری در جهان شوید میبینید که اتاق کنفرانس مملو از گروههایی است که مشغول جلسه و تصمیمگیری هستند. هرروز هزاران تصمیم توسط گروههای بزرگ و کوچک در شرکتها و سازمانها اتخاذ میشود. متأسفانه پژوهشها نشان میدهد که تصمیمگیری گروهی دارای یکسری معایب جدی است.
خطر گروه اندیشی
آندریاس مویزیش و استفان شولتزهارت (۲۰۱۰) به افراد اطلاعاتی در مورد گزینههای احتمالی شغلی برای انتخاب ارائه کردند. همه افراد شخصاً اطلاعات را دریافت و بررسی کردند به عبارتی این کار در یک گروه و بهصورت چهره به چهره انجام نشد. یک گروه از شرکتکنندگان قبل از شروع به بررسی موضوع، در مورد اولویتهای انتخابی سایر افراد گروه اطلاعاتی دریافت کردند؛ و گروهی دیگر از شرکتکنندگان قبل از بررسی، این اطلاعات را دریافت نکردند. پسازآن به همه افراد اطلاعات یکسانی در مورد انتخابهای شغلی داده شد. شرکتکنندگان برای اخذ بهترین تصمیم، مجبور به بررسی تمام اطلاعات ارائهشده بودند.
این محققان دریافتند افرادی که قبل از بررسی اطلاعات مربوط به انتخابهای شغلی، در مورد اولویتهای انتخابی سایر افراد گروه اطلاعات گرفته بودند؛ اطلاعات گزینهها را بهطور کامل بررسی نکردند و درنتیجه بهترین تصمیم را نگرفتند. آنها در آزمون حافظه، اکثر اطلاعات مربوطه را به یاد نداشتند. محققان نتیجه گرفتند وقتی یک گروه از افراد با به اشتراک گذاشتن دغدغههای اولیه خود بحثی را آغاز میکنند، زمان و توجه کمتری را به اطلاعات موجود خارج از حیطه دغدغههای گروه اختصاص میدهند و درنتیجه تصمیمات بهینه کمتری اتخاذ میکنند.
مویزیش و شولتزهارت در ادامه تحقیق، این موقعیت را به نحوی تغییر دادند که این گروه باهم چهره به چهره شدند. در این تحقیق، هر یک از اعضای گروه در مورد گزینههای احتمالی شغلی، اطلاعات مختلفی داشتند. آنها صرفاً زمانی میتوانستند به بهترین تصمیم برسند که تمام اعضای گروه اطلاعات منحصربهفرد خود را به اشتراک میگذاشتند. در اینجا نیز اگر صحبت گروه با برداشتهای اولیه خودشان آغاز میشد، در طول بحث توجه کمتری به اطلاعات موجود میشد و گروه تصمیم اشتباه میگرفتند.
نود درصد بحثهای گروهی از جای اشتباهی آغاز میشود
نود درصد بحثهای گروهی با صحبت در مورد برداشتهای اولیه افراد آغاز میشود. طبق این تحقیق واضح است که این ایده خوبی نیست، در عوض وقتی بحثهای گروهی با صحبت در مورد اطلاعات مرتبط آغاز میشود، دادهها با دقت بیشتری سنجیده میشود تا به تصمیم بهتری منتهی شود.
اما ۲ نفر بهتر از ۱ نفر است
بازیکن فوتبال توپ را درست در گوشه پایان زمین میگیرد. آیا کرنر است؟ داور وسط و کمکداور از دو زاویه متفاوت شاهد بازی هستند. احتمال اتخاذ تصمیم درست در صورت مشورت باهم بیشتر است یا تصمیمگیری مجزا؟ تحقيق بهادر بهرامی نشان میدهد درصورتیکه آنها با یکدیگر صحبت کنند و چنانچه هر دو در دانش و مهارت خود متبحر باشند «هر سری یک عقلی دارد».
بهرامی (۲۰۱۰) و همکارانش دریافتند که تصمیمگیری دونفری بهتر از تصمیمگیری فردی است، البته تا وقتیکه در مورد اختلافات خود آزادانه بحث کنند و علاوه بر مشاهدات خود، درباره اطمینان ازآنچه دیدهاند نیز بگویند. اگر امکان بحث آزاد فراهم نباشد و هریک فقط تصمیم خود را عنوان کنند، بنابراین تصمیم این دو نفر بهتر از تصمیم فردی نخواهد بود.