تصور کنید که شما در یک مهمانی دورهمی هستید و با شخص دیگری در کنارتان صحبت می‌کنید. اینکه محیط پر سروصدا است، اما شما می‌توانید به مکالمات دیگر توجه کنید. بعد می‌شنوید کسی نام شما را صدا میزند. نام شما از فیلترتان عبور می‌کند و به‌سرعت موجب جلب‌توجه شما می‌شود.
40 توجه کردن انتخابی است
تمرین زیر توسط رابرت سولسو (2005) ابداع‌شده است: در متن زیر فقط کلماتی که تیره‌تر هستند را بخوانید و به بقیه متن توجه نکنید.
در نزدیکی میان جزیره‌ی شتلندتوانایی‌هایدر شبه‌جزیره‌ی شناختی قطب جنوب جذاب، جزیره‌ی توانایی دسپشن انتخاب قرار پیام دارد که شماری از دانشمندان میان در آنجا به دیگر تحقیق پیام‌ها مشغول است. و ما هرازگاهی این چند تن کار از را گردشگران با ماجراجو تمرکز نیز سری توجه به این خود جزیره به می‌زنند. نشانه‌های این خاص، این زمانی فراگرفته‌اند که در خود وسط را بد آب و هواترین بر اقیانوس محرک‌های جهان خاصی قرارگرفته متمرکز است، می‌کنیم، در پیام قرن‌های ۱۸ و ۱۹ موجود میلادی در مآمن محرک‌های شکارچیان دیگر وال به بود. وضوح اما مشخص این نمی‌شود جزیره اما فریبنده برخی است چون از در حقیقت اطلاعات یک جزیره‌ی واقعی ناخواسته نیست، دیده این جزیره مخروط می‌شوند آتش‌فشانی یک آتش‌فشان فعال است.
افراد به‌راحتی در بسیاری از موارد دچار عدم تمرکز می‌شوند. در حقیقت، توجه آنها اغلب می‌تواند ازآنچه در حال تمرکز هستند پرت شود. بااین‌حال آنها می‌توانند به یک‌چیز توجه کنند و همه محرک‌های دیگر را فیلتر کنند. این معنی توجه انتخابی است.
اینکه جلب‌توجه افراد چقدر دشوار است، بستگی به میزان درگیری ذهنی آنها دارد. به‌عنوان‌مثال، اگر آنها به وب‌سایت شما می‌آیند تا به‌عنوان هدیه چیزی خرید کنند و مطمئن نیستند چه چیزی بخرند، به‌وسیله یک ویدئو، عکسی بزرگ، رنگ و یا انیمیشنی، به‌راحتی می‌توان توجه آنها را جلب کرد. شکل 40.1 مثال خوبی از این موضوع است.
از سوی دیگر، اگر کسی بر روی یک کار خاص شکل 40.2 تمرکز کند، نشان داده‌شده تمرکز کننده احتمالاً عوامل حواس‌پرتی را از خود دور می‌کند.
توجه انتخابی ناخودآگاه
تصور کنید که در یک جنگل راه می‌روید و در مورد سفر کاری آینده خود فکر می‌کنید که ناگهان ماری را روی زمین می‌بینید. شما به عقب می‌پرید، قلب شما به‌تندی میزند و آماده فرار هستید؛ اما صبر کنید، این مار نیست، فقط یک چوب است. آرام می‌شوید و به راه رفتن ادامه می‌دهید. شما متوجه چوب شدید و تا حد زیادی ناخودآگاه به آن واکنش دادید.
کتاب من با عنوان «طراحی عصبی: چه چیز آنها را مجبور به کلیک می‌کند؟» در مورد پردازش ذهنی ناخودآگاه است. گاهی اوقات شما از توجه انتخابی آگاهانه خود مطلع هستید، مانند زمانی که در ابتدای این مقاله متنی را خواندید؛ اما توجه انتخابی به‌صورت نیز ناخودآگاه نیز عمل می‌کند.